Archive for آگوست 2010

رکن اساسی زندگی من

آگوست 28, 2010

جوراب همیشه برای من مهم بوده. مهم یعنی اگر احساس راحتی تو جورابی که پامه نداشته باشم کلن زندگیم مختل میشه. یادمه از بچگی همیشه بهم میگفتن با جوراب خوابیدن خوب نیست برا پا و از این جور حرفای بی‌ربط ولی خب من که گوش نمی‌دادم. همین جوراب که انقدر از نظر آدما بی‌اهمیته و وقتی درش میارن هر لنگشو از یه جای خونه باید پیدا کنن تا حالا به من خیلی وفا کرده. یه بار چن سال پیش، جشنواره فجر، رفتیم سانس نصفه شب سربازهای جمعه تو صف وایسادیم. تو اون سرما همه میلرزیدن ولی من دلم به دو تا جوراب حوله‌ایه پام گرم بود. یه بار دیگه هم یه برفی اومد که تهران قفل شد (یادتونه که؟) فواد کلی مسخرم کرده بود که دو تا جوراب پوشیدم، ولی کم کم که پاش از سرما بی‌حس شد فهمید که نباید مسخره می‌کرده.

الان سالهاست چه تابستون و چه زمستون من هر روز جوراب حوله‌ای می‌پوشم. اصلا کفش بدون جوراب و نمیتونم تحمل کنم، انگار یه چیزی کم باشه‌ها، همچین حسی دارم. مهمتر از همه وقتی میرم جایی که بیشتر از یه نصف روز اونجام حتما چند جفت جوراب اضافی با خودم میبرم ولی هیچوقت مثلن ماتیک نمیبرم. یه راز رو هم همینجا فاش کنم که چند جفت جوراب دارم که بیشتر از یکی دو ساله نو تو کمدمن، آخه دلم نمیاد بپوشمشون.

اینا رو نوشتم که بگم انقد به جوراباتون بی‌اعتنایی نکنید. اونا خیلی خوبن

شب‌های تهران

آگوست 1, 2010

دیشب حدود یک نزدیک باغ فردوس چند تا جوون بهم توصیه می‌کردن تو کوچه‌ای که ماشین جلویی داشت میپیچید نرم.

گفتن «نرو دنبالش»

آقایی تو اون ماشینه بود خب :دی